بعد از اینکه دانستم...
فهمیده ام
وقت هایی که میدانم اشتباه است :عمل مــــ - هدف مـــ - مقصودمـ ــ...
و باز هم از عمد اشتباه میکنم
کم کم انگا ر
سوی چراغ ،کم میشود
و
نور هدایت خاموشــــــــــــ...
تا جایی که دیگر اشتباه بودنِ اشتباهم را هم حس نمی کنم...
به خیال خودم خوب هستم و در هر دو دنیا خوشبخت...
وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٤٥-بقره
و پس از علمى كه تو را [حاصل] آمده، اگر از هوسهاى ايشان پيروى كنى، در آن صورت جداً از ستمكاران خواهى بود...
آن وقت است که دستم میآید
که بین من - که هوای نفسم را پیروی کرده ام نه گفته ی تو را-
و عِجل پرستانِ عهد موسی(ع) ، خَردلی توفیر نیستــــــــ ...
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ-54 بقره
چون موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، شما با [به پرستش] گرفتن گوساله، برخود ستم كرديد، پس به درگاه آفريننده خود توبه كنيد،..
بعداً نوشت۱:
خدایا ابراهیم(ع)تبرش را کجا گذاشته؟
میخواهم تیـــز کنم تیغ آن تبر را...
باید بشکنم این بُت درون را... 
هم او ،که این روزها ...
بیشتر جای تو می نـشـیـنــد...
بعداً نوشت ۲: می بینی تنه ی تنومند نفس مرا؟
چگونه ریشه دوانده استـــــــ ....؟
دعایم کنـــــــ.....